سبک شناسی معماری معاصر ایران
سبک شناسی معماری معاصر ایران
معماری معاصر ایران را پس از دوره قاجار تا عهد حاضر، سبکها و اسلوبها و عناصر بسیار متنوعی تشکیل داده است. هر چند به نظر میرسد میتوان سبکهای مختلف معماری را به صورت «ملی، بوم گرا، مدرن، نئوکلاسیک، پست مدرن و پس از انقلاب» شناخت.
در این میان از منظر تخصصی سبکهای مختلف معماری که بر معماری ایرانی هم تأثیراتی داشته اند به شرح ذیل هستند.
معماری ژاپنی، معماری فولدینگ، معماری طبیعتگرا، معماری فوتوریسم، معماری پارامتریک، معماری پهلوی، معماری الگوریتمیک، معماری دیکانستراکشن، معماری پایدار، معماری پستمدرن، معماری مدرن، معماری کلاسیک، معماری نئوکلاسیک، معماری کیهانی – غیرخطی، معماری باستان، معماری گوتیک، معماری مصر باستان و معماری مَنِریسم.
معماری دوران قاجار
در دوره قاجار و مقارن با نخستین بارقههای تجددطلبی در ایران، معماری ایرانی با الهام از تصاویر، کارت پستالها، سفرنامهها و تعریف و توصیف های فرنگ دیدگان به سمت تقلید و کپی کاری صرف ساختارهای اروپایی و سیراب کردن نوعا روح آرمانگرایانه ایرانشهری بوده است.
در ابتدا، این سبک از معماری میهمان خانههای اشرافزادگان و نجبای درباری می شد. با گسترش بیشتر دامنه آن کمکم بناهای عمومی هم به این نوع معماری گرویدند. هر چند هم چنان حضور عناصر ساختمانی و مصالح سنتی، راه را بر استفاده از طرح های مدرن میبست.
در اواخر دوره قاجار و پس از جریانات مشروطه و روحیه تجددطلبی ایرانی، کم کم بستر مدرنیزاسیون معماری در ایران شکل گرفت.
معماری دوران پهلوی
همزمان با توسعه پرشتاب مدرن یزاسیون در عهد پهلوی، معماری نیز از این قافله عقب نماند. نخستین و تأثیرگذارترین خاستگاه مدرنیته در معماری را باید در تأسیس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به سال ۱۳۱۲ جُست.
تأثیر ترجمه و واردات علوم از کشورهای اروپایی در آن سالها به همراه نیاز فزاینده به ساخت و ساز که در دوران پهلوی دوم و دهههای ۴۰ و ۵۰ شدت و شتاب بیشتری گرفت، معماری ایرانی را وارد دوره مدرنیته کرد.
هر چند در این میان همواره کشمکشهای عمده ای میان صاحبنظران و متخصصان در جریان بوده است. از جمله این که معماری نباید صرفا به تقلید صرف ساختارهای غربی، به نام مدرنیزاسیون بپردازد و گاها باید معماری را گفتگویی میان سنت و مدرنیته دید و فهمید.
در این دوران معماری سبک ملی و معماری سبک بوم گرا – تاریخ گرا به عنوان نخستین نتایج این گفتگوها پدیدار شدند.
پس از آن جریان جهانی نقد مدرنیسم در بی توجهی به عناصر فرهنگی و تاریخی به دوران پسامدرنیسم گرایید و معماری نوعا به سمت هارمونی و هماهنگی با طبیعت و سبکهای طبیعتگرا پیش رفت.
از سوی دیگر تأثیر عوامل فلسفی بر معماری نظیر خردگرایی و توسعه افکار و اندیشههای متعاقب آن به ایران، فرآیند مدرنیسم را کاملتر و سریعتر کرد. در همین دوران بود که آثار حجمی و عناصری نظیر فلز و بتن مسلح در معماری جهانی فزونتر گشتند.
از همین خاستگاه، معماری بومگرا و تاریخگرا و معماری ملی به عنوان سبکهای پس از مدرنیته در ایران پدیدار شدند. در این سبکها کوشیده شده است عناصر معماری و مصالح مدرن در قالب و رنگ و بویی ایرانی در معماری ظاهر شود.
از انواع سبک های معماری قرن بیستمی و پسامدرنیسم، پارک جمشیدیه یک نمونه از معماریهای طبیعت گراست که عناصر معماری در هماهنگی کامل با طبیعت اطرافشان به کار رفته اند.
معماری دوران پس از انقلاب اسلامی
جریان پسامدرنیسم در ایران تقریبا با پیروزی انقلاب اسلامی همراه بوده است. هر چند این دوران را به دو دوره پیش و پس از جنگ میتوان تقسیم کرد، اما هم چنان دو جریان موازی در معماری ایرانی حضور داشته اند:
- هدایت معماری به سوی هویتی مستقل و بوم گرا (این بار اسلامی و مذهبی)
- جنبش پست مدرنیسم در معماری
در این میان اما تأثیر جنگ و نیاز به بازسازی های پس از جنگ، باعث پررنگتر شدن اهمیت بناهای مسکونی شد. تا قبل از آن معماران در اجرای سبکها، توجه کمی به بناهای مسکونی داشتند.
رشد سریع جمعیت در ایران پس از جنگ و به خصوص در دهه شصت و نیاز به مسکن، معماری را از صرفا هنری برای زیباسازی شهری به سمت علمی کاربردی در شهرسازی پیش برد.
در ایران دهه پنجاه و شصت بومی گرایی معماری در دو جبهه تجربی و نظری با همدیگر پیش میرفت. اما همچنان سایه سنگین رویارویی با معماریهای سنتی و در واقع «تقابل سنت با مدرنیته» و گذار از سنت به مدرنیته گریبانگیر معماری بود.
آنچه در این دوره حائز اهمیت است، رشد توجه به سبکهای داخلی در مقابل بیمیلی و عدم توجه به رقابت های بینالمللی در عرصه معماری بود. اگرچه معماری ایرانی در این دوران به سمت هویتی مستقل گام برمیداشت، اما از منظر بینالمللی به سمت انزوا پیش میرفت.
به گمان کارشناسان، آنچه بیشتر باعث این تقابل های شدید میان سنت و مدرنیته میشود، ثروت معماری سه هزار ساله فوق العاده با ارزش و تقریباً بدون انقطاع با انبوه آثار معماری در تاریخ معماری ایران بود.
به واقع باید شروع معماری معاصر ایران را از حدود سال ۱۹۲۰ به بعد و زمانی دانست کهدر اثر تحولات سیاسی و اجتماعی جریان زندگی اجتماعی و اقتصادی ایران تغییر کرد.
سیمای شهرهای ایران متحول شد و بناهای لازم برای زندگی جدید، مانند ادارات ، کارخانه ها ، بانک ها ، ایستگاههای راهآهن، دانشگاه و… و همچنین واحدها و مجموعههای مسکونی جدید در شهرها به وجود آمدند.