سهم سیمان و فولاد در قیمت تمام شده مسکن چقدر است؟
اگرچه برخی سهم سیمان و فولاد را در بهای تمام شده ی مسکن با توجه به سهم بالای بهای زمین و مجوز ها، اندک می دانند اما با حذف هزینه ی زمین و مجوز ها در بهای تمام شده ی مسکن، سهم سیمان و فولاد قابل توجه خواهد شد.
به گزارش ساختمان آنلاین به نقل از تسنیم، اخیرا شاهد اظهار نظر ها و موضع گیری های زیادی در خصوص خروج سیمان و فولاد از بورس کالا هستیم. چندی پیش بود که وزیر راه و شهرسازی یکی از دلایل اصلی افزایش قیمت مسکن را گرانی مصالح ساختمانی عنوان کرد و این نوید را داد که راهکار هایی برای کنترل قیمت مصالح ساختمانی در نظر دارد. اگرچه ایده ی اصلی بذرپاش خروج فولاد و سیمان از بورس کالا برای کنترل قیمت مصالح ساختمانی بود، اما به محض مطرح شدن این ایده در فضای رسانه ای، موجی از انتقادات و تحلیل ها به راه افتاد، که از اساس به نقد و مخالف با خروج سیمان و فولاد از بورس کالا می پرداخت.
بر همین اساس در چند روز گذشته، گروه های مختلفی سعی کردند تا با آنالیز بهای تمام شده ی مسکن، سهم هزینه ی فولاد و سیمان را در بهام تمام شده استخراج کنند تا به نوعی نقش این دو نهاده ی تولید مسکن برای سیاست گذار بیشتر از پیش شفاف شود. اما در این گزارش قصد داریم تا به سه نکته ی کمتر توجه شده در خصوص تحلیل و تاثیر نرخ فولاد و سیمان در بهای تمام شده مسکن با توجه به دغدغه ی وزیر راه و شهرسازی برای پیشبرد بهتر پروژه ی نهضت ملی مسکن بپردازیم.
1- نقش فولاد و سیمان در بهای تمام شده مسکن، از سهم 15 درصدی تا سهم 30 درصدی
اگرچه در چند روز گذشته شاهد اعلام اعداد و ارقام متفاوتی در خصوص سهم سیمان وفولاد در بهای تمام شده ی مسکن بودیم، اما به طور کلی اغلب کارشناسان این حوزه سهم این دو نهاده را در بهای تمام شده مسکن حدود 15 تا 18 درصد اعلام کرده اند. به بیانی دیگر به طور تقریبی بیش از 85 درصد از کل هزینه ساخت در هر متر مربع مربوط به هزینه زمین و اخذ مجوزهای لازم، دستمزد، نازککاری و سایر هزینههای مرتبط به تاسیسات برقی و مکانیکی است. گفتنی است، طبق برآورد ها حدود 55 درصد از بهای تمام شده مسکن مربوط به بهای زمین و مجوز های لازم برای ساخت است.
اما نکته ای که در اینجا لازم است به آن اشاره شود که کمتر مورد توجه کارشناسان آنالیز قیمتی مسکن قرار گرفته است، حذف هزینه ی زمین و مجوز ها از طرح نهضت ملی مسکن است. در واقع هزینه ی زمین و مجوز ها در طرح نهضت ملی مسکن صفر است و در این شرایط قاعدتا نقش سیمان و فولاد در بهای تمام شده مسکن، درصد بیشتری را به خود اختصاص می دهد. به بیانی دیگر در طرح نهضت ملی مسکن بهای زمین و مجوز ها در قیمت تمام شده ی واحد ساخته شده صفر خواهد بود و اساسا برای محاسبه ی نقش سیمان و فولاد در بهای تمام شده واحد مسکونی، باید بهای تمام شده زمین و مجوز ها که حدود 55 درصد بهای تمام شده ی را به خود اختصاص می داد، از محاسابات خارج شود.
بنابراین با این تفاسیر نقش فولاد و مسکن در بهای تمام شده واحد های مسکونی طرح نهضت ملی مسکن قطعا اعداد بالاتری خواهد بود که در برخی محاسابات به حدود 30 درصد خواهد رسید.
مقایسه دلاری قیمت ها، مغالطه ای کاملا اشتباه
اما دیگر نکته ای که در تحلیل نرخ سیمان و فولاد (میلگرد) در برخی از گزارش ها مشاهده می شود، مقایسه نرخ سیمان و فولاد با نرخ های جهانی آن ها است. مغالطه ای که امروز تقریبا اکثر مردم می توانند غلط بودن آن را درک کنند. لازم به ذکر است اگر برخی ادعا می کنند که قیمت این محصولات باید با نرخ های جهانی مطابق شود پس این انتظار می رود که حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان کشور نیز با نرخ های جهانی مورد مطابقت قرار گیرد.
بر همین اساس ادعای ارزان تر بودن نرخ های فعلی سیمان و فولاد در داخل کشور نسبت به قیمت این محصولات در سایر کشورها خصوصا کشور های همسایه به نظر می رسد چندان منطقی نباشد و نمی توان با این استدلال رها سازی قیمت را توجیه کرد.
3- سیگنال دهی سیمان و فولاد به بازار مسکن
اما آخرین نکته ای که در خصوص کنترل قیمت سیمان و فولاد باید مطرح شود، سیگنال دهی این محصولات به بازار مسکن است. در واقع این طور می توان گفت جدا از نقش این دو نهاده ی تولید مسکن در بهای تمام شده آن، اساسا نقش آن ها در سیگنال دهی به بازار مسکن و عدم اجازه ی کاهش انتظارات تورمی در بازار مسکن است.
در واقع وقتی قیمت نهاده ی های تولیدی مسکن با مکانیزم بورس کالا، همواره فراتر از قیمت های پایه رقابت می شوند و از طرفی قیمت های پایه آن ها نیز با نرخ ارز منطبق شده است، طبیعی است که انتظارات تورمی انبوه سازان و بازیگران اصلی این بازار همواره در سطوح بالایی قرار گیرد و به دنبال آن قیمت مسکن در مقابل ریزش ها، مقاومت بالایی از خود نشان دهد.