به گزارش ساختمان آنلاین: اما شاید بتوان گفت که از میان مصاحبه های مختلف درباره حادثه متروپل،مصاحبه عباس آخوندی وزیر پیشین راه و شهرسازی که در قالب گفت و گویی فنی و تخصصی با یکی ازرسانه ها انجام شده از جمله مواردی است که به نسبت بقیه قابل اعتنا است چرا که اظهاراتش برآمده از تجاربی است که برای ساماندهی سیکل معیوب ساخت و ساز صورت گرفته است.
عباس آخوندی برای اولین بار به دور از موضع گیری های تند سیاسی اینبار با نگاه کاملا فنی ،به آسیب شناسی مشکلات ساخت و ساز کشور پرداخته است ،ادبیاتی که در دوره مدیریش در وزارتخانه راه و شهرسازی کمتر کاربرد داشت، چه اینکه در آن دوران زبان ایشان در برخورد با مسایل حوزه مدیریتی اش به شدت رنگ و بوی سیاسی داشت .
اما اظهارارت اخیر ایشان درباره متروپل قطعا قابل تامل است ،چرا که به خوبی نشان می دهد موانع ساماندهی نظام ساخت وساز از کجا آب می خورد.
ایشان در این مصاحبه به مشکلات و آسیب های سازمان نظام مهندسی پرداخته است و نسبت به خارج شدن این سازمان حرفه ای از ماموریت ذاتی اش و تاثیر آن بر کاهش کیفیت ساخت و سازها و خلط مبحث موضوع بازرسی و نظارت و شرح ماوقع اقداماتی که برای تهیه اصلاح این رویه انجام داده اشاره می کند.
مع الوصف مسیری که عباس آخوندی برای انجام اصلاحات در نظام و ساخت و ساز پیش گرفت به گفته خودش به چند مرحله استیضاح منجر می شود و ضمن ایجاد حواشی بسیار، در یک کلام ذی نفعان پیروز این ماجرا می شوند.
اما آن سو تر سرپرست سازمان نظام مهندسی ساختمان نیز در آسیب شناسی دلایل بروز حادثه متروپل به بیان اظهاراتی درباره وجود رانت و فساد سیستماتیک در نظام مهندسی پرداخته و ایشان نیز همسو با عباس آخوندی از گروه هایی یاد کرده است که در مسیر این اصلاحات سنگ اندازی می کنند و البته گفته است که با اراده وزیر راه انشالله این اصلاحات انجام شود.
با تجربه ای که عباس آخوندی در مسیر اصلاحات مذکور از سرگذرانده است به نظر می رسد که انجام اصلاحات مذکور از حوصله وزارتخانه راه وشهرسازی خارج باشد و اتفاقا تجارب عباس آخوندی،از منظری درس عبرتی برای کسانی می شود که بخواهند احیانا دست به اصلاحات در فرایند ساخت و ساز بزنند.
مضاف بر اینکه این وزارتخانه در حال حاضر مسوولیت سنگین احداث چهار میلیون واحد مسکونی بر روی دوشش آنچنان سنگینی می کند که انجام اصلاحات پرحاشیه در حوزه ساخت و ساز که باید از سازمان نظام مهندسی شروع شود برای این وزارتخانه یک مساله ثانویه خواهد بود.
در این بین عده ای البته به طرحی که در کمیسیون عمران مجلس تحت عنوان طرح اصلاح قانون نظام مهندسی ساختمان در دست بررسی است برای انجام اصلاحات بنیادین در نظام ساخت و ساز دل خوش کرده اند،طرحی که از هم اکنون از سوی مجامع تخصصی و بزرگان صنعت ساخت وساز ناکارآمد ارزیابی می شود چرا که به گفته آنها این طرح به هیچ وجه از ظرفیت فنی لازم برای حل مشکلات ضوبط شهرسازی و مهندسی ساختمان برخوردار نیست.
به هر روی بازخوانی تجارب انجام شده در مسیر اصلاح فرآیندهای معیوب ساخت و سازبه خوبی نشان می دهد که چگونه تعارض منافع مانع از ایجاد هر گونه تغییری در این مسیر می شود ،لااقل تجربه عباس آخوندی در چند سال اخیر این را به خوبی نشان داد.
بنابراین می توان نتیجه گرفت با شرایط فعلی مسیر تغییر در نظام ساخت و ساز نه از مسیر اصلاحات بلکه از مسیر انقلاب اساسی در این فرآیند می گذرد،چرا که ابعاد این موضوع فرادستگاهی و در ابعاد حاکمیتی است و یک وزارتخانه به تنهایی قادر نخواهد بود از پس ذی نفعان پشت پرده حوزه ساخت وساز برآید و به نفع منافع ملی،نظام ساخت و ساز را تغییر دهد.
