کارنامه مردود شهرداران پایتخت در 20 سال گذشته
مدیریت شهری پایتخت برای تدوین طرح جامع «تهران تا ۱۴۲۵»، کارنامه مردود شهرداران ۲۰ سال گذشته در اجرای طرح جامع «تهران تا ۱۴۰۵» را منتشر کرد.
به گزارش ساختمان آنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، مقدمات تدوین طرح اداره تهران تا 1425، کلید خورد. همزمان با نزدیک شدن به اتمام دوره افق 20 ساله طرح جامع شهر تهران، تدوین طرح جامع جدید در حالی در دستور کار مدیریت شهری پایتخت قرار گرفته است که کارنامه مردود شهرداران در اجرای این طرح، منجر به شکل گیری دو دیدگاه متناقض درباره طرح های توسعه شهری شده است.
در شرایطی که یک گروه از کارشناسان و دست اندرکاران در بدنه مدیریت شهری تهران، ضمن پذیرش کارنامه مردود طرح جامع تهران تا افق 1405، معتقدند عدم اجرای این طرح و عدم پایبندی به آن در طول دو دهه گذشته، عامل بروز بسیاری از بحران ها و نابسامانی های زیست شهری در پایتخت بوده است، گروه دیگری از شهرسازان، از اساس، تدوین طرح جامع مشابه طرحی که در سال 85 تهیه و در سال 86 به عنوان طرح جامع شهر تهران ابلاغ شد را به دلیل عدم تحقق اهداف مندرج در آن، بی فایده می دانند.
آمارهای ارائه شده از سوی رئیس نهاد راهبری و پایش طرح های توسعه شهری تهران نشان می دهد به لحاظ اجرایی، طرح جامع پایتخت تاکنون تنها 13 درصد تحقق داشته است.
این در حالی است که رئیس گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور نیز تحقق طرح های توسعه شهری در شهرها را تاکنون کمتر از 15 درصد عنوان می کند. این دو آمار نشان دهنده کارنامه مردود شهرداران در تحقق و پایبندی به اصول و خطوط قرمز تعیین شده در طرح جامع پایتخت است.
طرح جامع شهر تهران طرحی است با افق 20 ساله که خطوط قرمز و چارچوب های اصلی برای اداره شهر به منظور تعیین حد و مرزهای هر نوع تصمیم و سیاستگذاری دولت و مدیریت شهری در پایتخت و همچنین الگوهای توسعه شهری و نحوه ساخت و ساز در شهر را مشخص می کند.
در واقع این طرح، الزامات مربوط به میزان و نوع کاربری ها، تراکم ها، سقف جمعیت پذیری کل شهر و هر کدام از مناطق 22گانه پایتخت و… را بر اساس مجموعه ای از انواع امکانات، ظرفیت ها و محدودیت های شهر از جنبه های مختلف به خصوص جنبه های زیست محیطی، تعیین می کند.
طرحی که در آن ملاحظات مختلفی از جمله ملاحظات زیستی و ظرفیتی شهر و همچنین کیفیت زندگی در آن، تعیین شده و از این رو می توان از آن به عنوان نقشه بالادست اداره شهر در یک افق 20 ساله، یاد کرد.
از آنجا که افق طرح جامع شهر تهران که در سال 96 مصوب شد سال 1405 است، نهاد راهبری و پایش طرح های توسعه شهری تهران، در حال انجام مقدمات لازم برای تهیه طرح جامع جدید است. این نهاد بعد از 19 سال تعطیلی، به تازگی، احیا شده و ماموریت دارد با نظرخواهی از شهرسازان و مدیران شهری، طرح جامع جدید شهر تهران تا افق 1405 را طراحی کند.
در مقابل دیدگاه گروهی از شهرسازان و مدیران شهری که در تلاش برای طراحی مدل به روزرسانی شده و بهینه برای تهیه طرح جامع جدید پایتخت هستند، گروهی نیز از ماه ها قبل، پیش حمله به طرح های جامع و تفصیلی شهرها را آغاز کرده اند.
گروهی که در مقابل دیدگاه نیاز شهرها به طرح های مدرن، مساله محور، به روزرسانی شده و متناسب با ظرفیت ها، امکانات و محدودیت های شهر، معتقدند اساسا تهیه طرح های برنامه ریزی برای شهرها اشتباه است.
آنها معتقدند عدم اجرا و شکست این طرح ها در اداره این شهرها سندی است که نشان می دهد از این به بعد نباید طرحی برای اداره شهر نوشته شود و باید دست شهرداران برای اعطای تراکم، تغییر کاربری ها و هر نوع توافق ها و مجوزهای خارج از طرح های مصوب برای ساخت و ساز باز باشد.
پنج واقعیت درباره تهران
نهاد راهبری و پایش طرح های توسعه شهری تهران، در حالی بعد از 19 سال توقف فعالیت، بار دیگر با هدف تهیه طرح جامع شهر تهران تا افق 1425، احیا شده است که شهرسازان در جریان آسیب شناسی طرح جامع فعلی شهر تهران که سال 1405 دوره اجرایی آن در پایتخت به اتمام می رسد به پنج واقعیت مهم امروز درباره پایتخت اشاره کردند.
در نشستی که روز چهارشنبه با عنوان شهرسازی روی آب با حضور گروهی از شهرسازان پایتخت برگزار شد، محمدجواد خسرویپور، رئیس نهاد راهبری و پایش طرح های توسعه شهری تهران، با حضور در این نشست و ارائه کارنامه عملکرد شهرداری در ارتباط با تحقق طرح جامع تهران، از شهرسازان خواست تا برای تدوین طرحی متناسب با واقعیت های زیست محیطی پایتخت در قالب طرح جامع جدید، هم اندیشی کنند.
برآیند مجموعه آنچه محمد جواد خسرویپور، به عنوان رئیس نهاد راهبری و پایش طرح های توسعه شهری تهران و سهراب مشهودی، رئیس گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور در این نشست اعلام کردند، نشان می دهد، دست کم پنج صورت مساله مهم در ارتباط با تهران وجود دارد که باید در تدوین طرح جامع جدید پایتخت مورد توجه قرار بگیرد تا به سرنوشت طرح های قبلی دچار نشود.
اولین مساله به آمار قابل تامل از کارنامه مردود شهرداران در اجرای طرح جامع، برمیگردد. این کارنامه نشان می دهد عملا طرح جامع شهر تهران در دو دهه اخیر اجرا نشده است و براساس روایت خسروی، تنها 13 درصد از کل طرح اجرایی شده است.
آن طور که مشهودی نیز اعلام کرد ساخت و سازهای شهری کمتر از 15 درصد از طرح های جامع و تفصیلی در شهرها تبعیت کرده اند.
به گفته وی همچنین تراکم ساختمانی هم در شهرها اصولا از برنامه تبعیت نکرده است؛ مطالعات نشان می دهد که طرح های شهری در تراکم ساختمانی تنها در کمتر از 15 درصد، از برنامه ها تبعیت کرده است و 85 درصد خلاف آن شکل گرفته است.
همچنین، بررسی ها و مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که کاربری ها به خصوص کاربری های خدماتی با کاستی زیادی شکل گرفته اند. برای مثال، در کاربری های خدماتی فقط 42 درصد برنامه محقق شده است.
مساله دوم، به تکمیل ظرفیت 11 منطقه معادل نیمی از مناطق 22گانه شهر تهران برای ساخت و ساز برمیگردد. براساس آمار ارائه شده در این نشست، در سال 1400، در حالی که هنوز پنج سال به اتمام دوره اجرای طرح جامع فعلی شهر تهران باقی مانده بود، ساختمان های ساخته شده تقریبا معادل تمام جمعیت پذیری پیش بینی شده تا سال 1405 را تکمیل کرد.
آن طور که خسرویپور اعلام کرد: جمعیت شهر تهران در افق طرح یعنی سال 1405، با رشد طبیعی و تجزیه و تحلیل نتایج آخرین سرشماری نفوس و مسکن(1385)، معادل 8/ 7 میلیون نفر پیش بینی شده بود. اما برنامه ها برای تامین نیازهای خدمات شهری جمعیت ساکن و شاغل (جمعیت روزانه)، برمبنای جمعیتی معادل 1/ 9 میلیون نفر انجام شده است. در حالی که ظرفیت پذیری سکونت برمبنای حدود 20 درصد مازاد جمعیت فوق به منظور توسعه ساخت و ساز و جلوگیری از رکود بازار مسکن، برای حدود 5/ 10 میلیون نفر جمعیت تا افق طرح تدارک یافته بود اما تا سال 1400 ساختمان های ساخته شده معادل 9 میلیون و 300 هزار نفر جمعیت را تکمیل کرد.
صورت مساله سوم مطرح شده در این نشست آن بود که در شرایطی که تهران طرح جامع دارد اما بیش از بارگذاری هایی که باید و در این طرح مشخص شده است مجوز ساخت و ساز صادر شده است. در واقع کمیسیون ماده 5 شهر تهران بیش از بارگذاری مصوب مجوز ساخت داده است.
بر اساس اعلام رئیس نهاد راهبری و پایش طرح های توسعه شهری ایران تعداد واحدهای اضافه شده طبق مصوبات کمیسیون ماده 5 در سال 1401 علاوه بر ضوابط طرح تفصیلی در پلاک های بررسی شده، 24546 واحد است که با توجه به بعد خانوار در تهران، تعداد جمعیت 73638 نفر اضافه می شود.
صورت مساله چهارم به عدول از ظرفیت زیست پذیری شهر تهران مشخص شده در طرح جامع پایتخت برمیگردد. آن طور که خسروی در این نشست اعلام کرد: برآورد فشار محیط زیستی در مناطق 22گانه شهر تهران بیانگر فشار زیاد تا خیلی زیاد در 82 درصد مناطق شهری و فشار متوسط تا زیاد در 18 درصد مناطق است که به معنای عدم تناسب بارگذاری های گسترده انجام گرفته با ظرفیت محیط زیستی کلانشهر تهران و عدم امکان بارگذاری جدید در این کلانشهر است.
اما صورت مساله پنجم آن چیزی است که سهراب مشهودی، رئیس گروه شهرسازی جامعه مهندسان مشاور به آن اشاره کرد و آن وضعیت نامناسب بدمسکنی و رشد تعداد حاشیه نشین های شهری است.
به گفته وی در حالی که تا میانه دهه 50 تنها 280 هزار نفر حاشیه نشین وجود داشته است به واسطه شکست طرح ها و سیاست های برنامه ریزی شهری، این میزان در حال حاضر به 19 میلیون نفر رسیده است. یعنی در شرایطی که کمتر از پنج درصد جمعیت کشور در میانه دهه 50 حاشیه نشین بودند اما هماکنون این میزان به حدود 30 درصد رسیده است که ارقام بسیار بالا و تامل برانگیزی است.
وی ادامه داد: این در حالی است که حتی سقف های جمعیتی تعیین شده در طرح های شهری نیز هیچگاه محقق نشده است و در حالی که دیده می شود کمتر از 70 درصد جمعیت پذیری تعیین شده برای شهرهای کوچک محقق شده است، در شهرهای بزرگ تا سه برابر بیشتر از جمعیت مصوب، جمعیت پذیری صورت گرفته است و این به معنای شکست طرح های شهری در سال ها و دهه های گذشته است. طرح هایی که بدون توجه به دلایل و علل بروز بحران ها تنها بر مبنای پارامترهای جمعیتی و… شکل گرفته اند. به جای آنکه نگاهی مساله محور به مسائل و موضوعات شهر داشته باشند و ابتدا نسبت به شناسایی و حل مسائل شهر و سپس هدفگذاری برای آن اقدام کنند.
به گفته وی این واقعیت ها نشان می دهد که آنچه از سال ها و دهه های گذشته تاکنون در شهرها رخ داده است عملا شهرسازی روی آب بوده است و نتوانسته به نیاز شهر و شهروندان که یکی از مهمترین آنها تامین مسکن مناسب است، پاسخ دهد. بدینگونه است که مشاهده می شود در شرایطی که 5/ 2 میلیون واحد مسکونی خالی از سکنه در شهرها وجود دارد اما 19 میلیون نفر در حاشیه شهرها در شرایط بدمسکنی هستند.
اگر طرح جامع اجرا می شد
اما در شرایطی که کارنامه شهرداری ها نشان دهنده نمره مردودی آنها در تحقق طرح های توسعه و برنامه ریزی شهری همچون طرح جامع شهر تهران است، رئیس نهاد راهبری و پایش طرح های توسعه شهری تهران معتقد است: علت شکست طرح های جامع عدم پایبندی و اجرای کامل آنهاست. در واقع نمی توان گفت چون این طرح ها اجرا نشده است پس اساسا نباید شهرها طرح جامع داشته باشند. شاید طرح جامع شهر تهران تا افق 1405 طرحی کامل نبود اما اگر همین طرح به طور کامل یا بخش زیادی از آن اجرایی می شد قطعا شرایط و حال شهر بهتر از وضعیت فعلی بود.
وی تاکید کرد: به طور قطع طرح های جامع شهری باید به عنوان یک چارچوب و خط قرمز برای شهرها وجود داشته باشد، این طرح ها به صورت پویا در دوره های زمانی کوتاه مدت بازنگری شوند و رویکردهای مساله محور در تدوین و بازنگری آنها در کنار سایر مولفه های زیست پذیری مبنای طراحی قرار بگیرد.
خسروی افزود: رویکرد باید این باشد که طرح جامع به عنوان خط قرمز تصمیمات و اقدامات در شهر تا زمانی که مورد بازنگری قرار نگرفته است برای جلوگیری از عدم اختلال در برنامه ریزی شهری فصل الخطاب باشد.
بررسی های به عمل آمده در برابر دو دیدگاه موافق و مخالف تهیه و اجرای طرح های جامع شهرها به طرح یک سوال مهم منجر می شود.
اگرچه اعداد و ارقام مسوولان شهر تهران و همچنین شهرسازان از عدم تحقق اهداف تعیین شده در طرح های جامع شهری در سال های گذشته تاکنون خبر می دهد اما سوال مهم آن است که چون این طرح ها در سال های گذشته بنا به دلایل و بهانه های مختلف اجرا نشده است آیا باید از آنها عبور کرد و آنها را کنار گذاشت؟
آیا باید این طرحها را که به منزله خطوط قرمز اداره شهرهاست، پاک کرد؟
پاسخ ما به این سوال خیر است. بررسی ها نشان می دهد ریشه اصلی اینکه تنها حدود 10 درصد از طرح های جامع و تفصیلی در شهرها بنا به اعلام شهرسازان تاکنون اجرایی شده است، جمعیت پذیری و بارگذاری های مجاز رعایت نشده و کمتر از نیمی از امکانات و خدماتی که در طرح ها پیش بینی شده بود تامین شده است، خود طرح ها نیستند. بلکه چیزی است که از خارج این طرح ها روند اجرای آنها را در شهرها مختل کرده است.
اصل و ریشه مشکل این است که در مکانیزم قانون و مقررات شهرسازی، رقیب برنده ای برای طرح های جامع شهری وجود دارد به نام کمیسیون ماده 5 که در حکم پاککن قانونی خطوط قرمز اداره شهر است. طی سال های اخیر، برآیند مصوبات این کمیسیون، تعداد طبقات را نسبت به ضوابط تعیین شده در طرح تفصیلی شهر تهران به طور متوسط، دو برابر کرد. همین موضوع باعث شد در مناطق مستعد سوداگری مسکن، به واسطه جمعیت پذیری بالا ناشی از ساخت و سازهای خارج از ضابطه، سقف جمعیت پذیری نیمی از مناطق شهر تهران قبل از افق 1405، پر شود.
هماکنون تنها نیمی از مناطق تهران یعنی مناطق 4، 5 ،7، 12، 13 ،15، 16، 18، 19 ،20 و 21 برای جمعیت جدید ظرفیت دارند. این در حالی است که نهاد پایش و ناظر بر اجرا و تحقق طرح جامع شهر تهران نیز از 19 سال قبل یعنی در همان ابتدای تولد طرح جامع فعلی تعطیل شد و بنابراین در نبود نهاد ناظر، عملا عمده تصمیم ها و اقدامات در شهر، خارج از ضوابط این طرح صورت گرفت.
با این حال باید دید، طرح جامع بعدی شهر تهران، چگونه نوشته خواهد شد. آیا در نهایت این طرح به نفع شهرخوارها تدوین می شود یا به نفع شهر؟