عقبنشینی اجاره نشینها از پشتبام تا حلبیآباد
این روزها، گوش شهروندان در شهرهای بزرگ با عبارات و ترکیب های تازه ای آشنا شده است، از جمله: پشت بام خوابی، خانه های اشتراکی و حتی خودرو و اتوبوس خوابی؛ پدیده هایی که تحت فشار اجاره بها و مبلغ رهن سنگین خانه ها به برخی شهروندان کم بضاعت تحمیل می شود.
به گزارش ساختمان آنلاین به نقل از خبرآنلاین، بر همین اساس، بسیاری از شهروندان شهرهای بزرگ که از پس هزینه های مسکن برنمی آیند تصمیم گرفته اند از روش های جایگزین برای حل معضل مسکن استفاده کنند، روش هایی که بسیار دور از ذهن بودند حالا اجتناب ناپذیر به نظر می رسند.
وقتی صحبت از زندگی در کانکس می شود، ذهن بسیاری از مخاطبان به سمت شرایط اضطراری مثل شرایط سیل و زلزله زدگی می رود. در این شرایط اسکان بازماندگان در کانکس چندان عجیب و غیرمنطقی به نظر نمی رسد. اما افزایش غیرقابل مهار قیمت اجاره مسکن تا حدی است که برخی افراد مجبور به کانکس نشینی شده اند.
در گزارشی که اردیبهشت ماه سال جاری با عنوان کانکس نشینی به جای اجاره مسکن! منتشر شده بود، آمده بود: «یکی از فروشندگان کانکس ها که در محدوده اتوبان آزادگان فعالیت دارد می گوید تقاضا برای خرید کانکس نسبت به چهار یا پنج ماه گذشته دو برابر شده است و در بین خریداران افرادی هم وجود دارند که کانکس را برای سکونت می خواهند. قیمت این کانکس ها از شروع سال، هفت تا ۱۰ درصد بالا رفته است.»
در بخشی دیگر از همین گزارش اشاره شده است که قیمت حدودی هر متر از این کانکس های نوساز بین هفت تا هشت میلیون تومان است. فعالان این بازار می گویند قیمت کانکسی مناسب برای سکونت حداقل از متری پنج میلیون تومان آغاز می شود. قیمت کانکس های دست دوم هم به متری دو تا سه میلیون تومان می رسد. با این تفاسیر نمی توانیم بگوییم که حتی کانکس نشینی هم یک انتخاب ارزان قیمت محسوب می شود.
خانه دوم: حاشیه شهرها
شاید تا همین یک دهه پیش، حاشیه نشینی پدیده رایجی بین اقشاری با درآمد متوسط نبود، اما روند حاشیه نشینی طی سال های اخیر، کاملا افزایشی است.
بیت الله ستاریان، کارشناس اقتصاد مسکن در گفت و گویی که فروردین ماه سال جاری با یکی از خبرگزاری ها داشت گفته است: «سالیانه، در کلانشهرها، حدود چهار درصد به حاشیه نشینی در اطراف شهرهای بزرگ افزوده می شود، ولی این رقم در دنیا، زیر یک درصد است. شهر تهران سالانه حدود چهار تا پنج درصد افزایش حاشیه نشینی دارد که این یک فاجعه است. این یعنی شهر بعد از ۲۰ سال دو برابر بزرگ می شود! و حاشیه نشینی تهران بعد از همین ۲۰ سال، برابر خود تهران می شود.»
به نظر می رسد علت اصلی کشیده شدن مردم به سمت حاشیه نشینی، این باشد که دخل و خرجشان به هیچ وجه جور در نمی آید. درواقع وقتی وضعیت افزایش قیمت ها با افزایش حقوق افراد همخوانی ندارد، چاره ای به جز ترک شهرهای گران قیمت و بزرگ وجود ندارد.
محمود پژوم عضو هیئت مدیره کانون سراسری انبوه سازان کشور، در گفتگویی که با یکی از خبرگزاری ها انجام داد این موضوع را تایید کرد و افزود: «افزایش هزینه های تولید مسکن در سال گذشته در کنار افزایش ۲۰ تا ۲۵ درصدی اجاره بها که دولت تعیین کرده کافی نیست، اما از طرفی این افزایش تعرفه از توان قشر زیادی از جامعه خارج است چراکه در حال حاضر، بیش از ۶۰ تا ۷۰ درصد درآمد خانوار برای پرداخت اجاره مسکن هزینه می شود.»
خانه سوم: زیر سقف آسمان
یکی از نوستالژی های برخی افراد در شب های بهار و تابستان، خوابیدن در پشت بام خانه است. اگرچه این شیرین به نظر می رسد، اما این روزها پشت بام خوابی برای افرادی به بخشی نه چندان خوشایند در زندگیشان تبدیل شده است. پشت بام خوابی این روزها از سر اجبار و تحت فشار هزینه های اجاره حتی یک اتاق کوچک است که رخ می دهد.
در شرایطی که گزارش ها، اخیرا خبر از افزایش ۶ برابری رهن یک واحد ۴۲ متری در شهر تهران می دهند، عجیب نیست که حتی اجاره یک اتاق هم برای برخی تبدیل به آرزوی محال شود.
روند پشت بام خوابی چنان صعودی شده که حتی توجه نمایندگان مجلس را به خود جلب کرده است. اسماعیل زهی نماینده مجلس، در گفتگو با خبرگزاری خانه ملت در این خصوص می گوید: «اخیراً در رسانه ها خواندم مردم به دلیل ناتوانی در پرداخت کرایه خانه به سمت خانه های اشتراکی رفته و چند خانواده در کنار هم زندگی کرده و اجاره را پرداخت می کنند، یا اخباری در خصوص پشت بام خوابی منتشر شده که به هیچ عنوان شایسته و زیبنده مردم کشورمان نیست.»
خانه چهارم: مشترکاً زیر یک سقف
وقتی اجاره خانه ۵۰ متری در نازی آباد به صد میلیون رهن و ماهی ده میلیون تومان اجاره رسیده، زندگی در خانه های اشتراکی عادی به نظر می رسد. کافیست گشتی در سایت های اجاره مسکن یا آگهی وب سایت های مختلف بزنید تا ببینید اجاره خانه اشتراکی، به یک روش رایج زندگی برای برخی اقشار کم درامد تبدیل شده است.
کمی پیش، روزنامه هم میهن در گزارشی میدانی به پدیده خانه های اشتراکی پرداخت. در بخشی از این گزارش به خانواده ای اشاره شده که در خانه ای موسوم به «خانه های قمر خانمی» زندگی می کنند و هر چه تلاش می کنند از پس اجاره یک خانه مستقل بر نمی آیند.
بر اساس همین گزارش محلات باغ آذری، چهارراه سیروس، حوالی میدان امام حسین و ده ونک بیشترین تعداد خانه های اشتراکی را دارند که بسیاری از آنها مربوط به مهاجران به تهران است. زندگی در این نوع خانه ها فارغ از سختی هایی که دارد، می تواند زمینه ساز برخی آسیب های اجتماعی هم باشد.
خانه پنجم: حلبی آباد
احمدرضا سرحدی، کارشناس مسکن گفته است با ادامه شرایط فعلی، تهران توسط حلبی آبادها محاصره خواهد شد.
گزارش های مرکز آمار از قیمت مسکن در شهرهای منتخب کشور نشان می دهد پنج شهر تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و مشهد گران ترین شهرهای کشور در حوزه مسکن هستند. با توجه به این که بیشترین بازار کار به خصوص برای نیروهای متخصص یا تحصیلکرده نیز در شهرهای بزرگ قرار دارد، بسیاری از افراد چاره ای جز تن دادن به شرایط وخیم بازار مسکن این شهرها ندارند. افرادی که ابتدا ناچار به کاهش متراژ خانه های اجاره ای، سپس پایین تر بردن محل زندگی خود می شوند و در نهایت مجبورند به حواشی شهر و یا حتی حلبی آبادها پناه ببرند.
بر اساس گزارش مرکز آمار، هزینه اجاره مسکن در ایران ۳۵ تا ۵۰ درصد هزینه های یک خانوار ایرانی را به خود اختصاص می دهد. این در حالی است که وضعیت صعود قیمت های رهن و اجاره مسکن در شهرهایی مثل تهران نیز غیرقابل مهار به نظر می رسد. با وجود وعده های گاه و بیگاه مسئولین و شعارهایی که اغلب بر محور باید و نباید می چرخند، همچنان، تغییر خاصی در وضعیت بازار مسکن رخ نمی دهد و فشار افزایش قیمت ها بر دوش مستاجران است.