بافت فرسوده را با روشهای منسوخ نمیتوان بازسازی کرد
به گزارش ساختمان آنلاین: بازسازی بافت فرسوده یکی از مباحثی بود که دولت تدبیر و امید و شخص رئیس جمهور در تبلیغات انتخاباتی خود برای دور دوم ریاست جمهوری مانور بسیاری روی آن داشتند، اما با گذشت زمان این موضوع کم کم رنگ باخت و این روزها دیگر صحبتی از آن به میان نمیآید. برای پیجویی این موضوع و دلیل کنارهگیری دولت از این هدف با شهاب سعادت نژاد، رئیس انجمن سازندگان مسکن و ساختمان تهران به بحث و گفتوگو نشستهایم که گزیدهای از آن را در ادامه از دیده میگذرانید.
به نظر شما دلیل رنگ باختن وعده بازسازی بافت فرسوده در دولت دوم تدبیر و امید چه بود؟
بحثی که در دوره دوم ریاست جمهوری آقای روحانی مطرح شد این بود که انبوهسازان دارای صلاحیت برای ورود به حوزه بافت فرسوده دست به کار شوند، اما موضوعی که وجود دارد این است که ما معتقدیم نباید بافت فرسوده را مجددا فرسودهسازی کنیم، یعنی اگر قرار است چیزی ساخته شود، حداقل عمر آن باید 50 سال باشد، نه مثل این روزها که میانگین عمر ساختمانها روی 20 سال است؛ علت آن هم این است که به هر کسی که از راه میرسد جواز میدهند و چون مالک است و سرمایهدار است، میتواند ساختوساز کند که فکر میکنم به جز یکی دو کشور آفریقایی، این موضوع در تمامی کشورها منسوخ شده است؛ یعنی هیچجا اجازه نمیدهند به صرف این که شخصی مالک است یا پول و رابطهای دارد، اقدام به ساخت کند. این روزها کلیه کشورهای حوزه خلیج فارس از انبوهسازان و سازندگان دارای صلاحیت برای ساختوسازهای خود استفاده میکنند.
چرا در ایران چنین موضوعی شکل نمیگیرد؟
خوشبختانه در ایران نیز بستر این موضوع فراهم است. ما یک سری انبوهساز داریم که از وزارت راه و شهرسازی پروانه خود را دریافت کردهاند و سازندگان دارای صلاحیت دیگری داریم که صلاحیت خود را از همین وزارتخانه دریافت کردهاند. همچنین پیمانکارانی داریم که صلاحیت خود را از استاندارانی دریافت میکنند و به پروژههای دولتی میپردازند، یعنی کار شهری را انبوهسازان و سازندگان ذیصلاح انجام میدهند.
علت ورود نکردن انبوهسازان و سازندگان ذیصلاح به بازسازی بافت فرسوده چه بود؟
وقتی تورم بالاست و سود پول در بازارهای موازی بیشتر میشود، سرمایهگذار یا سازنده حداقل انتظاری که دارد، این است که در وهله ارزش پولش حفظ شود، سپس سود کسب کند. قرار بر آن شد که یک سری امکانات ویژه به سازندگان دارای صلاحیت و انبوهسازان داده شود که با امکاناتی که به افراد دیگر میدهند، تفاوت داشته باشد؛ حالا این امکانات میتوانست وام، جواز بهتر و یا مشوقهایی برای تخصیص زمین بهتری باشد.
یکی از پیشنهاداتی که ما دادیم، این بود که نیاز نیست شما از بومیها زمینهایشان را بگیرید، ما میرویم با آنها صحبت میکنیم و پلاکهای کوچک را به صورت پلاکهای بزرگ درمیآوریم و این مستلزم این است که دولت، شهرداری یا وزارتخانه، یک سری امکانات خاص بدهندف چراکه واقعا کار کردن در آن مناطق بسیار سخت است؛ پلاکها ریزدانه و کوچهها باریک هستند و باید برای یک انبوهساز یا سازنده دارای صلاحیت بصرفد تا کار در منطقه 1، 2 و 3 تهران را رها کرده و در آن مناطق کار کند.
متاسفانه دولت و شهرداری یک سری وعدهها دادند اما هیچ کدام عملیاتی نشد. وعده وام 12 و 18 درصدی دادند که سازنده اصلا به آن احتیاجی ندارد و با سرمایه شخصی خود از پس کار برمیآیند. ما پیشنهاد دادیم که یک سری زمین خوب تخصیص بدهید، امکانات خوب بدهید تا بتوانیم زمینها را تجمیع کنیم و به مالک آن بگوییم که در ازای زمینی که میدهد، مقدار مشخصی واحد یا متراژ ملک دریافت میکند. یعنی عملا یک سری مشوقها برای مردم بومی آنجا در نظر میگرفتیم تا راضی شوند خانههای خود را رها کرده و یک تا دوسال سختی بکشند و در نهایت در ساختمانی بهتر، ملکی مناسب صاحب شوند اما هیچ کدام از اینها عملیاتی نشد و صرفا در حد یک حرف باقی ماند.
بعد از آن دیگر به سراغ شما نیامدند؟
بعد از آن دوباره به سراغ فراخوان دادن رفتند که هر کس پول دارد اقدام کند و کسی هم استقبال نکرد. یکی از مشکلات ما با مسکن مهر هم این بود که چرا به هر کسی که از راه رسید، وام دادید. بخشی تعاونی بود، بخشی دیگر شخصی بود و این پول باعث شد که هنوز به 5 سال نرسیده، تاسیسات مکانیکی بسیاری از این ساختمانها به مشکل بخورد. مطمئنا به 10 سال برسد، خیلی از اینها از نظر نازککاری یا برقی به ایراد میخورند. علت ان هم این است که تمامی این ساختمانها توسط انبوهسازان و سازندگان دارای صلاحیت ساخته نشده و بخشی از آن به تعاونیها و هر کس که پول داشت، واگذار شد.
در مورد بافت فرسوده هم صحبت ما همین بود، که دیگر نمیتوان با همان روشهای سابق کار را پیش برد. تمام دنیا به تخصص اهمیت میدهد و کسانی که اینگونه کارها را انجام میدهند باید دارای صلاحیت باشند اما اینجا متاسفانه فقط دنبال کسانی هستند که پول دارند تا به صورت مقطعی و مُسکنی کار را بیافتد. تا زمانی که این دید حاکم باشد و بخش خصوصی را نادیده بگیرند، هیچ کاری انجام نخواهد شد.